زنگ شادی

زنگ شادی

می خوام سالم تر و شاد تر زندگی کنم پس با من همراهی کنین
زنگ شادی

زنگ شادی

می خوام سالم تر و شاد تر زندگی کنم پس با من همراهی کنین

عجیبه

می دونی چی عجیبه؟!

اینکه یه نفر نتونه مدت طولانی ای رو شاد بمونه!نمیگم هرگز غمگین نشه ها!ولی طولانی شاد بمونه خب!چی میشه مگه؟

یا مثلا مدت طولانی ای هیچ مریضی ای نگیره!خیلی حرفم عجیبه؟

راستش دلممی خواد این اتفاق برام بیفته...

خسته شدم از بس ذهنم درگیر یه مریضی ای هرچند ناچیز ،بی اهمیت یا مهم،بوده

دلم تنگ شده واسه بچگیام که کمتر مریض میشدم

قبل از عید کف پام 2تا زگیل بدترکیب زده بود...امروز متوجه شدم یکی دیگه هم کف همون پام زد و بعد از چند دقیقه هم روی انگشت شست دستمم زد...فقط دلم می خواست داد بزنم...آخه چرااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟

دیگه دستم واسه چی خببببب؟

به این نتیجه رسیدم که فریز هم بی فایده است...حالا شاید اگه شیره انجیر گیر بیارم اون کمکم کنه...

برام دعا کنین..........دلم گرفته اما دارم باهاش می جنگم

آدم

یه سال دیگه هم اومد و باز هم این صحفه روزگارو پر می کنم تا ورق بخوره...و سال دیگه ای رو آغاز کنه!

امروز یه فیلم دیدم،یه فیلم عجیب و تکان دهنده که شاید کمی آدمو به فکر فرو ببره...بر اساس واقعیت ساخته شده و زندگی آقای استیون هاوکینگ رو به نمایش میذاره...حتما اسمش رو شنیدین؟نه؟

اسم فیلم The Theory Of EveryThing هست پیشنهاد میکنم ببینینش

و امااااااا

دیدین وقتی خییییلی حرف برای گفتن داری حرفت نمیاد؟!!!الآن من اونجوریم...

فقط!یه سوال؟به نظرتون آدم چجوری می تونه خودشو وادار کنه که از خونه بره بیرون و زمانی هرچند مختصر رو پیاده روی کنه یا به هر حال بیرون از خونه باشه؟!

من به تازگی فهمیدم که بی انگیزگی من فقط مربوط به خوردن نمیشه!!!بلکه مربوط به اختصاص وقت برای خودم که شامل پیاده روی یا بیرون رفتن و خوش گذرونی شخصیه هم میشه!!!

چیکار کنم؟؟؟اینو چجوری تغییر بدم؟؟؟؟؟؟شماها اگه بیرون میرین چی بهتون انگیزه میده؟؟؟؟

سال جدید و من جدید

وای باورم نمیشه دیگه چیزی تا شروع سال جدید نمونده...

چه زود گذشششششت،مگه نه؟

ازاونجا که انشاالله پس فردا عازم سفریم،نمی تونم تا بعد از عید اینجارو آپ کنم و باید از الآن بگم که سال نوتون مبارککککک

امیدوارم امسال مریضا سالم بشن

غصه دارا شاد بشن

آدمای تنها ، دوستای جدید داشته باشن و شاد باشن

آدمای شاد شادتر بشن

آدمای بی پول پولدار بشن

آدمای پولدار به بی پولا کمک کنن

خلاصه هممممهههه به آرزوهای قشنگشون برسن

راستی برای سال جدید می خوام یه کارایی بکنم...می پرسین چیکار؟؟؟فعلا این کارا:

کلاس یوگا

رانندگی

یادگیری تمام لغات تافل

مطالعه دروس ارشد رشته مشاوره

بارداری!

ارتباط با یکی دوتا از همسایه ها و یافتن دوستای جدید

شروع نویسندگی

دیگههههههههههه....؟

شایدم چیز جدیدی به ذهنم برسه که بعدا اضافه می کنم

به امید مفید بودننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننننن

یوهوووووووووووووووووووووووووووووووووووووو

تا سال دیگه خدافظظظظظظظ

قطرات بارون و دیگر هیچ

من عاااااشق بارونم...صدای تق تق قطره های ریز و درشت بارون که به شیشه پنجره می خوره و آروم منو صدا می کنه که برم پشت پنجره بیرونو تماشا کنم و بعد با شیطنت ملایمی وسوسه میشم پنجره رو باز کنم...هآآآآآآآآه یه نفس عمیییییق و نشاط بعد از  ورود هوای تازه به ریه هام...و حالا نسیم خنک به همراه قطره های شاداب زمستونی/بهاری انگشتای باریک و زنونه ام رو نوازش می کنن...

آره درست حدس زدین امروز خدا برام سنگ تموم گذاشت و حسابی بارون باریده،الآنم داره می باره و من مثل همیشه سر ذوق آش پزی اومدم و یه آش خوشششش بوو و خوشش مزه بار گذاشتم

فکرشو بکنین...بوی آش پیچیده توی خونه،کتری و چای تازه دم روی بخاری خونه رو گرم کرده و صدای بارون و سایه ابرا جادو کرده

آره جادو...چه جادوی زیبایی...منم برای تکمیل این همه حس خوب و شاد و قشنگ میرم مهر و جانمازمو بردارم و بهش نزدیک تر بشم...

عاشق باشین

روزهای شاد من

امروز به این نتیجه رسیدم که این همه کار برای شاد بودن اصلا لازم نیست!

می دونین چرا؟

تا حالا آدمای بی خیال رو دیدین؟اکثرا چاقالون و می خندن...و کلا از فکرشون کمتر استفاده می کنن یعنی این قدر درباره هر چیزی فکر نمی کنن و نگران هیچی هم نیستن،راحتن،کلا آدمای عجیبین...ولی وقتی بهشون دقت کردم فهمیدم اونا یه ویژگی عالی دارن...شادن!!!

آخه مگه میشه؟چطور کسیکه برنامه خاصی نداره،هدف مشخصی نداره،روزارو به شب می رسونه بدون اینکه کمی فکر کنه...شاد باشه؟!!!برای آدمی مثل من که عادت دارم بطور وسواس گونه ای به همه چی فکر کنم باورش سخته...

من به این نتیجه رسیدم که شاد بودن ربطی به هییییییچ کدوم از این راها که مردم و کتابا میگن نداره...شاد بودن یه مهارت ذهنیه...

و الآن چند روزه روی خودم تستش کردم و دارم می بینم که جواب میده!

تا حالا این قدر به ذهنم دقت نکرده بودم...یه روز بطور اتفاقی درحال شستن  ظرفا بودم که به خودم اومدم و دیدم یکریز دارم توی ذهنم غر می زنم ازینکه خسته شدم و...همون لحظه متوقفش کردم و با خودم گفتم بسه دیگه همش انرژی منفی!سعی کن لذت هم ببرییییی...(خودمو دعوا کردم)این اتفاق یه تحول عظیم برای من به شمار میره...شاید کم کم شادی رو تجربه کنم...

این چند روز به محض اینکه می دیدم حس بدی دارم یا حتی کسلم و حوصله هیچ کاری رو ندارم به ذهنم توجه می کردم و تقریبا در همه موارد اون داشت نق می زد!واقعا که ذهن نق نقویی دارم...و سریعا ذهنم رو تغییر میدادم...می گفتم شاد باش چه روز قشنگی من چقدر خوبم و چندتا ویژگی مثبتم رو به ودم یادآوری می کردم

نتیجه اش باورنکردنیه...شما هم امتحان کنین...من در عرض چند ثانیه تبدیل میشم به یه آدم پرانرژی و دلم میخواد همه کارایی که روی هم تلنبار شده رو انجام بدم و دست به کار میشم

این روزا روزای شادیه...