زنگ شادی

زنگ شادی

می خوام سالم تر و شاد تر زندگی کنم پس با من همراهی کنین
زنگ شادی

زنگ شادی

می خوام سالم تر و شاد تر زندگی کنم پس با من همراهی کنین

کانال تلگرام

سلام دوستای گلم

بعد از مدتها اومدمممم

امروز می خوام دو تا کانال تلگرام باحالو براتون بذارم و توصیه میکنم حتتما عضوشون بشین چون کمک زیادی می کنه تا شاد باشین و شاد بمونین

https://telegram.me/HappyNow

و

https://telegram.me/rangirangimag

و اگه خوشتون اومد حتتتما به دوستاتونم بگین تا عضوش بشن

هوراااااااااااااااااااااااااا

سرسخت ترین زن(تغییر چهارم)

هدف چیز خوبیه...به شرطی که یه خوبشو انتخاب کنی

ولی ازون خوبتر سرسختی برای رسیدن به هدفه

یجورایی اگه سرسخت نباشی هدف گذاری پوچ ترین کار ممکن میشه...

می خوام اعلام کنم که :

تغییر جدیدی که چند روزیه وارد زندگیم شده!همینه!من تصمیم گرفتم برای رسیدن به هدفام سرسخت و قوی باشم

مدت زیادیه که مدام ازین هدف به اون هدف میرم و راهمو بطور قاطع انتخاب نمیکنم!حدودا 4 سال طلایی با اینکار به هدر رفت البته من همیشه سعی کردم بهترین راهو انتخاب کنم ومطمئنم خیریتی در این مساله بوده!و این نمی تونه باعث بشه که  من شاد نباشم یا حسرت روزایی رو بخورم که نه برمیگردن و نه اونقدر ارزشمندن که همین لحظه های طلایی الآنم رو فداشون کنم

پسسسسسس

من همچنان شاااااد شاااااااااااااااااااااااااااااد و شاااادتر از قبل به راهم ادامه میدم

هوراااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا

پیش به سوی هدف های زیباااااااااااااااااااااااا

هیچی نمیتونه مانع رسیدنم به این هدف بشههههه

من سرسخخخخخخت ترین زن دنیاااام


این فرشته های شاد چسبونکی(تغییر سوم)

احتمالا پست قبلیمو خوندین و یادتون هست که من ازون آدم های حساس و آماده به نق زدنم و بیشتر از اینکه تلاش کنم تا شااااد بشم(برخلاف عنوان وبلاگم) بدون هیچ تلاشی نق نقو و بی حوصله و گاهی با کوچکترین مورد ناخوشایندی غمگینم!!!

این یکی از سخت ترین اعتراف های منه که حتی بعد از نوشتنش حس میکنم متحول شدم و به نظرم اعتراف تکان دهنده ای بود...

و اما از این من عجیب و غریب که بگذریم می خوام براتون تعریف کنم که چطوری موفق شدم با وجود از بین نرفتن زگیل ها!(و حتی تکثیرش به روی انگشت دیگری از دستم)غمگین تر نشم بلکه شاد بشم و شاد بمونم!آره من دیگه نق نمی زنم

و توصیه میکنم که حتتتما امتحانش کنین:

1-همین الآن دم دست ترین کاغذ سفید ممکن رو بردارین

2-روش دایره ها یا قلب ها یا چیزهایی که با دیدنش انرژی مثبت بگیرین و حس خوبی بده بهتون(البته حتما توش خالی باشه) بکشین(در اندازه های کوچک قطر حدودا 7-8 سانت)(من چندتا قلب کج و معوج کشیدم)

3-و حالا توشو پر کنین از جملات فوق العاده مثبت و شادکننده(مثلا من اینطوری نوشتم:من شادم - من کاملا خوش بینم - من آدمارو دوست دارم - من سالمم - من خوشبختم - من ثروتمندم و...)

           تبصره:شاید با جمله حال نکنین اون وقت می تونین شعر بنویسین یا یه شکلک شاد و خوشگل بکشین مهم اینه که مثبت و شاد باشه و سریعا بهتون این باورو بده که شما همین الآن شادین

4- حالا دور شکلا رو ببرین و با یه نوار چسب اونارو توی همه خونه و جلوی چشم نصب کنین(من به در توالت،در ورودی خونه،دیوار روبروی میزکارم،در ورودی اتاقم چسبوندمشون)

نکته:درصورتیکه مثل من تنبل نیستین و راحت میرین خرید می تونین ازین برچسبای رنگی آماده بخرین و یا با کاغذای رنگی یا مقواهای رنگی اینارو درست کنین

به همین راحتی!

مطمئن باشین با وجود این فرشته های شادی بخش دیگه خبری از غم های طولانی نخواهد بود!و طولانی ترین دپرسیتون میتونه به فاصله توالت رفتن بعدیتون طول بکشه

عجیبه

می دونی چی عجیبه؟!

اینکه یه نفر نتونه مدت طولانی ای رو شاد بمونه!نمیگم هرگز غمگین نشه ها!ولی طولانی شاد بمونه خب!چی میشه مگه؟

یا مثلا مدت طولانی ای هیچ مریضی ای نگیره!خیلی حرفم عجیبه؟

راستش دلممی خواد این اتفاق برام بیفته...

خسته شدم از بس ذهنم درگیر یه مریضی ای هرچند ناچیز ،بی اهمیت یا مهم،بوده

دلم تنگ شده واسه بچگیام که کمتر مریض میشدم

قبل از عید کف پام 2تا زگیل بدترکیب زده بود...امروز متوجه شدم یکی دیگه هم کف همون پام زد و بعد از چند دقیقه هم روی انگشت شست دستمم زد...فقط دلم می خواست داد بزنم...آخه چرااااااااااااااااااااااا؟؟؟؟؟؟؟

دیگه دستم واسه چی خببببب؟

به این نتیجه رسیدم که فریز هم بی فایده است...حالا شاید اگه شیره انجیر گیر بیارم اون کمکم کنه...

برام دعا کنین..........دلم گرفته اما دارم باهاش می جنگم

آدم

یه سال دیگه هم اومد و باز هم این صحفه روزگارو پر می کنم تا ورق بخوره...و سال دیگه ای رو آغاز کنه!

امروز یه فیلم دیدم،یه فیلم عجیب و تکان دهنده که شاید کمی آدمو به فکر فرو ببره...بر اساس واقعیت ساخته شده و زندگی آقای استیون هاوکینگ رو به نمایش میذاره...حتما اسمش رو شنیدین؟نه؟

اسم فیلم The Theory Of EveryThing هست پیشنهاد میکنم ببینینش

و امااااااا

دیدین وقتی خییییلی حرف برای گفتن داری حرفت نمیاد؟!!!الآن من اونجوریم...

فقط!یه سوال؟به نظرتون آدم چجوری می تونه خودشو وادار کنه که از خونه بره بیرون و زمانی هرچند مختصر رو پیاده روی کنه یا به هر حال بیرون از خونه باشه؟!

من به تازگی فهمیدم که بی انگیزگی من فقط مربوط به خوردن نمیشه!!!بلکه مربوط به اختصاص وقت برای خودم که شامل پیاده روی یا بیرون رفتن و خوش گذرونی شخصیه هم میشه!!!

چیکار کنم؟؟؟اینو چجوری تغییر بدم؟؟؟؟؟؟شماها اگه بیرون میرین چی بهتون انگیزه میده؟؟؟؟